چند پارچگی شاخه خراسان داعش در افغانستان

نویسنده – توفیق عظیمی

داعش شاخه خراسان در ۲ سال گذشته در تیررس نیروهای امنیتی افغانستان قرار داشته است که در این میان این گروه نه تنها که رهبران و افراد کلیدی خود را از دست دادند که سیر نزولی خود را نیز می پیمایند.

بدین معنی که بعد از شکست و نابودی هسته رهبری این گروه بقایای آن به اختلافات و انشعابات درونی مواجه اند. اختلافات و انشعابات درونی در این گروه در حالی افزایش یافته است که این گروه مرکز خود در شرق افغانستان  ولسوالی اچین ولایت ننگرهار را در عملیات نیرو های امنیتی از دست دادند و اکنون بشکل پراکنده در نقاط مختلف کشور زیر سایه گروه های دیگر بسر میبرند.

ولسوالی اچین ولایت ننگرهار به عنوان مرکز رهبری و فرماندهی این گروه تلقی می شد که در یک عملیات نیرو های امنیتی کشور از دست آنها خارج گردید، در این عملیات به تعداد هزار  تن از جنگجویان این گروه دستگیر و کشته شدند و بعد چند مدت عبدالله اورکزی رهبر این گروه در افغانستان با ۱۶ تن از اعضای برجسته ای خود به دست نیروهای امنیتی افغانستان افتاد و به تعقیب آن افراد کلیدی دیگر این گروه از جمله کسانی که رهبری لوژستیکی و مالیاتی این گروه را به عهده داشتند نیز به دست نیرو های امنیتی افتادند.

از آن به بعد شخصی بنام شهاب مهاجر رهبری این گروه را بدوش دارد که مورد توافق اکثریت افراد و فرماندهان این گروه در نقاط مختلف کشور نبوده و این مورد سبب شده است که بقایای داعش به انشعاب درونی مواجه شده و به اطراف گروه های دیگر جمع شوند و زیر پرچم آنها فعالیت کنند،

گفته میشود که گروه های افراطی تروریستی از قبیل گروه جهیش محمدی، لشکر اسلام،  لشکر طیبه و شبکه حقانی و همچنان گروه طالبان از جمله گروه های اند که تا کنون بعد از فروپاشی و انشعاب، این گروه را در خود جا داده اند.

همچنان یک تعداد از افراد و فرماندهان این گروه در نقاط مختلف کشور بطور جداگانه و با اختلاف میان یکدیگر فعالیت می نمایند، اختلاف موجود میان بقایای این گروه سبب قطع هماهنگی و روابط نیز میان شان گردیده و هر یک وظایف جداگانه و مختص به رهبری گروه کوچک خود را دارند بدین معنی که جنگجویان داعش  در شمال کشور که داعشیان اوزبیکستانی را نیز شامل میشود افراد چون طارق یلداش و یاسر کندزی، به شکل غیر منسجم مدیریت میکنند که با هماهنگی با گروه طالبان در بخش های شمال و شمال شرق کشور فعالیت دارند.

گفته میشود که طارق یلداش و یاسر کندزی وظیفه دارند تا داعشیان را آماده همکاری بیشتر با گروه طالبان نمایند و همین طور برای پیوستن یک تعداد از طالبان در آینده زیر پرچم این گروه، بعد از توافق صلح با حکومت افغانستان زمینه سازی نمایند و آنها را در گروه خود جا بدهند تا زیر بیرق سیاه خواسته های طالبان را در شمال و شمال شرق کشور عملی سازند.

در ولایت های اطراف پایتخت بقایای این گروه را سعد امارتی، حسیب لوگری، متین معاویه رهبری میکنند که وظیفه آنها ترور و قتل و انتحار در پایتخت کشور و ولایات اطراف آن میباشد.

بخش های دیگر این گروه را در ولایات شرقی جنوب شرقی معاویه حربی، بدر خراسانی، خالد الطاجیکی، ابو اسحاق خراسانی به عهده دارند.

این افراد وظیفه دارند در کنار اعمال تروریستی عناصر داعش را در مسیر ایدئولوژیک این گروه قرار داده و فعالیت نمایند،  اما نکته قابل  توجه آن است که این افراد رهبر فعلی این گروه شهاب مهاجر را به رسمیت نمی شناسند و هیچ رابطه با او ندارند، شهاب مهاجر نیز به واسطه ای اس ای بعد از دستگیری عبدالله اورکزی از سوی این سازمان گماشته شده است و از یاران و همسنگران چندانی برخوردار نمی باشد اما ای اس ای پاکستان میخواهد با قانع ساختن این فرماندهان آنها را در کنار او کشانیده و نسخه داعش پاکستانی را بیشتر از هروقت دیگر تطبیق نموده و زمینه پیوستن جنگجویان طالبان را بعد از توافق صلح با حکومت افغانستان از سوی رهبری طالبان به بدنه این گروه به خاطر ادامه برنامه های استراتژیک خود زیر پرچم داعش مهیا کند.

اما آنچه ای اس ای را در تطبیق نسخه داعش پاکستانی به مشکل مواجه ساخته است قرار گرفتن کانال های تبلیغاتی داعش در اختیار گروه های انشعابی این گروه است که سخت در مقابله و مبارزه تبلیغاتی با گروه طالبان قرار دارند و تمامی عملکرد طالبان را تقبیح و آنها را مرتد و معامله گر خطاب میکنند، مورد که برای پاکستان غیر قابل تحمل است.

انشعاب و قطع رابطه گروه های داعش با یکدیگر همچنان سبب شده است که این گروه بیشتر در تیررس نیروهای امنیتی افغانستان قرار بگیرند، زیرا این گروه بدون هماهنگی و استراتژی جنگی بطور پراکنده از هر نکته برای جنگ در مقابل نیرو های امنیتی افغانستان بلند میشوند آن هم بدون این که در انتظار کمک های مالی و تجهیزاتی از سوی رهبری خود باشند بناءً این مورد سبب شده است تا آنها نتوانند در مقابل نیرو های امنیتی درست به جنگ بپردازند و به شکست بیشتر، انشعاب و اختلاف بیشتر مواجه شوند.