کابل
در ادامه چالش های انتخاباتی، این روز ها بحث اعطاء رتبه مارشالی به ژنرال دوستم در محافل سیاسی و صفحات اجتماعی کشور داغ بوده، موافقان و مخالفان بی شماری دارد.
طوریکه اخیراً نظر سنجی صورت گرفته توسط خبرگزاری پژواک، در این خصوص نشان میدهد که ۹۱ درصد شهروندان کشور مخالف اعطا رتبه مارشالی، به ژنرال دوستم اند.
اما با توجه بر واقعیت های اجتماعی و اینکه هنوز شهروندان ساکن افغانستان فاصله زیادی به ملت شدن به معنی واقعی آن دارند، اگر نظر سنجی مشابه با تمرکز بر ولایات شمالی صورتگیرد مطمینا نتیجه آن برعکس نظر سنجی صورت گرفته توسط پژواک خواهد بود.
اما اگر قرار باشد ایدهآل فکر نمایم، نقش ژنرال دوستم بعنوان یک رهبر قومی و فرمانده که سالها در میدانهای نبرد کشور رزمیده، در پیروزه مجاهدین و محافظت از هزاران کادر کشور که از ترس تنظیم های جهادی به ساحات تحت حاکمیت جنبش اسلامی افغانستان به مزارشریف و جوزجان پناه برده بودند؛ هرگز فراموش نخواهد شد.
همانگونه که نقش ژنرال دوستم در دوره مقاومت و ایجاد حکومت پسا طالبان را نیز هیچ کسی نمیتواند نادیده بگیرد.
در ضمن ژنرال دوستم در چهار دور انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده نیز ثابت ساخته که حرفی برای گفتن دارد که پیروزی رئیس جمهور غنی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۴ و چانهزنی های امروز داکتر عبدالله برای بدست آوردن ۵۰ درصد سهم در حکومت، از نمونه های بارز نقش ژنرال دوستم در تصمیم گیری های کلان کشور است.
اما اعطاء رتبه مارشالی با توجه بر حاکمیت طالبان بر بخش عمده از کشور و حضور نیروهای نظامی نزدیک به ۴۰ کشور در افغانستان، تنها میتواند از دید مصلحت سیاسی قابل توجیه باشد زیرا رتبه مارشالی به فرماندهئی اعطا میگردد که مبارزات اش منجر به آزادی کشور، دفع اشغال و تامین استقلال سیاسی و نظامی دیارش شده باشد.
ولی از آنجایکه تمام القاب مورد استفاده کنونی در کشور بار قومی دارد، بابا، نیکه، قهرمان، مارشال یک قوم مورد پذیرش قوم دیگری نیست بناء اوزبیک ها نیز حق دارند بعنوان ساکنین این جغرافیا قهرمان و مارشال خویش را داشته باشند تا اینکه روزگاری شهروندان کشور به معنی کلمه، ملت شوند، تاریخ واقع کشور بدور از جعل و تزویر تحریر گردد و آن زمان شاید شهروندان آگاه و دانا کشور بدور از تمام تعلقات قومی و زبانی بالای بابا، نیکه، قهرمان و مارشال های واقعی شان توافق نموده و همه بالای آنها بعنوان داشته های معنوی شان افتخار نمایند.
نویسنده « مضراب الدین نظری »