بی اعتنایی رهبران طالبان به عزت افغانستان و عفت خانواده ها

نویسنده – شمس حقجو

این عنوان ارتباط مستقیم دارد با دو خبر تاسف بار و ناراحت کنند که هر وجدان پاک را زیر انبار غصه ها فرو می برد . 

شیرین استانکزی دختر عباس استانکزی عضو رهبری طالبان به تاریخ ۲۱ دلو ۱۳۹۹ به دلیل همجنسگرایی ، توسط پولیس امارات متحده عربی در شهر دبی بازداشت گردیده است، پولیس گفته است شیرین استانکزی همراه با دو تن از شهروندان پاکستان به نامهای نازیلا و صنوبر، درمنزل شیرین استانکزی در حال استفاده از کوکائین و همجنس گرایی بودند که از این موضوع پولیس قبلا اطلاع داشته و آنها را در حال سکس دستگیر نموده است .

از رهبران طالبان که دختران شان در خارج فحاشی میکنند، نمی توان توقع داشت که زیر دستان و فرماندهان نظامی شان را از تجاوز و بربریت دور نگهدارند ، آنان که از خانواده های خود مراقب نمیتوانند، چگونه اعتماد کرد که بتوانند از ملت شرافت مند افغانستان پاسبانی و مراقبت کنند.

واژه طالب نمایانگر وحشت و بربریت است که سالهاست این وطن را در دود، خاک و خاکستر فرو برده است. این گروه زیر نام اسلام عزیز متاسفانه تمام اعمال زشت و شیطانی را انجام میدهند که جنایات شان در هیچ دین و آئینی توجه پذیر نیست .

 اینجا در افغانستان به زنان با عزت این ملت حق تحصیل نمیدهند که در اسلام حق تحصیل فرض و حقوق حقه زنان مسلمان دانسته شده است، اما در دوبی دختران شان اجازه سکس و همجنسگرایی را دارند. اینست قانون و شرافت طالب و رهبران طالب!

جنایت هایی را که طالبان در طی هجده سال گذشته بر شهروندان افغانستان روا داشته اند اکنون نیز در حال انجام دادن فعالیت های تروریستی خویش هستند، تا پایان روزگار شهروندان این سرزمین بیاد خواهند داشت، حتا تاریخ در بیان آن ابراز شرمندگی می کند.

همانگونه که فریدون مشیری میگوید :

هيچ حيواني به حيواني نميدارد روا

آنچه اين نامردمان با جان انسان ميكنند

قصه ئ همجنس گرایی دختر عباس استانکزی در شهر دبی امارات متحده عربی غوغا میکند و تجاوز فرمانده محلی طالب بر دختر پاک دامن افغان در یکی از روستاهای ولایت جوزجان افغانستان وجدان های پاک را خدشه دار نی سازد.

ملانصرالدین مشهور به قدرت الله گرگ، فرمانده محلی طالب، در قریه مغل ولسوالی درزاب ولایت جوزجان همراه با دوازده نفر افراد مسلح خود شب هنگام در خانه (خان محمد) داخل می شوند، به بهانه اینکه گویا خان محمد همرای نیروهای امنیتی همکار است او را مورد ضرب وشتم قرار می دهند و سپس دست و پایش را می بندند .

فرمانده محلی طالب ( قدرت الله گرگ) در پیش چشمان خان محمد  بر دختر او که (مسمات) نام دارد، تجاوز می کند  و پس از عمل تجاوز ( پدر و دختر) را به قرارگاه شان انتقال می دهند.

این تنها یکی از مثال های رفتار زشت و ناپسند فرماندهان محلی طالبان است، هزاران جنایت دیگر آنها نیز به شکل پیدا و پنهان وجود دارد که در این مقاله گنجایش تحریر آ« را نمی بینم.

فرماندهان محلی و جنگجویان طالب در ساحات تحت نفوذ خود هر روز جنایت می آفرینند که بدور از قانون اسلام ، حتی بی نهایت نا پسند و به دور از شرافت انسانی است.

سال هاست در ساحات که طالبان قرار دارند شکایاتی گزارش می شود، که طالبان از خانه های آنها به عنوان سپر دفاعی در برابر نیروهای امنیتی استفاده می کنند، طالبان گروه گروه در نیمه های شب به زور وارد خانه های مردم بی دفاع می شوند .

همچنان، اجازه استفاده از تلفن هوشمند را در مناطق تحت کنترل به شهروندان  نمی دهند، مردم را از شنیدن و دیدن رادیو و تلویزیون محروم ساخته اند، دخترها و حتا پسر ها به مکتب رفته نمی توانند ، فرماندهان محلی طالب به پسران به دلیل به مکتب اجازه نمیدهند که گویا پسران در مکتب آموزش کفری فرا میگیرند ، آنها (طالبان) به پسران میگویند به عوض مکتب بیایید در کنار ما به جهاد مشترک بپردازید .

( جهادی که مسلمانان را با انتحار و انفجار و… میکشند و بر دختران مسلمان تجاوز میکنند و بر عکس با کفار صلح میکنند!؟)

فرماندهان محلی طالبان و جنگجویان آن گروه در ساحات نفوذ شان  به اعمار کلینک، سرک و کانال های آبرسانی اجازه نمی دهند و در کل زندگی را به کام مردم تلخ ساخته اند .

آن چه مرا سخت تکان داد واقعه ای است که در بالا به آن اشاره کردم. طالبان امروز حتا به عزت و عفت مردم نیز دست درازی می کنند، قبل از این شما به اساس شواهد دیده باشید که هر فرمانده محلی طالبان پسران  نازک و مقبول را بخاطر روابط جنسی با خود نگهداری می کردند.

 اما حمله کردن یک فرمانده طالب همراه با دوازده نفر افراد مسلح خویش به بهانه این که ما همرای این خانواده که با نیروهای امنیتی افغان همکاری دارند حساب و کتاب داریم ، هدف آنها انجام دادن تجاوز جنسی بالای دختر باعفت و با عزت آن خانواده به شکل بسیار بیرحمانه و بیشرمانه بوده است .

فرض کنید، اگر پدر این دختر با نیروهای امنیتی افغان همکاری کرده باشد، از این که دختر داشت باید این فرمانده محلی طالب از این دختر خجالت می کشید.