نویسنده: ساره شریفی
جوانی را که فصل پاکدامنی، آزادگی، پیشرفت، طراوت و شادابی عنوان میکنند، دورهای پر اوج و بیبازگشت از عمر انسان است. انسانها به طور طبیعی جوانی را دوست دارند و خواهان آن اند که همیشه جوان بمانند؛ اما این دورهای زندگی انسان با همهی زیبایی، در کنار کمتجربگی و آن زودتر از هر فصل زندگی انسان میگذشته و حسرت خود را بر دل ما میگذارد.

سخن از جوان و جوانی به سان حضور در هوای صبحگاهی و طراوت و نشاط سحرگاهیست، که امید، لذت، سرزندگی و هیجان را در آسمان دلها میآفریند.
واژهی جوانی در لغت میتواند تداعی کنندهای توانایی، سلامتی،شادابی،سرور، حرکت، فعالیت، خروش، صداقت، احساسات و واژههای از این قطار باشد. این فصل از زندگی به زمانی میان کودکی و میانسالی در زندگی هر فرد گفته میشود که به طور تقریبی برابر با سنین بین ۲۰ تا ۴۰ یا ۴۵ سالگی میباشد.
همچنان که سعدی چه زیبا جوانی را نقطهی مقابل پیری دانسته و میسراید:
پیری و جوانی پیهم چون شب و ورزند
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
به این ترتیب، به مهمترین ویژگیهای جوانی که رفتار اکثر جوانان را تعجب برانگیز میسازد میتوان زیرا چنین اشاره کرد :
استقلال طلبی
ما انسانها اکثرا هنگامی که از کودکی به دوران نوجوانی و جوانی میرسیم، به استقلال و وابسته نبودن علاقهمند میشویم. علاقه میگیرم کارهای خود را خود انجام دهیم و مهمترین تصمیمهای زندگی خود را خود بگیریم.
رشد و تکامل
بدن جوانان همیشه در حال رشد است. نیرو و عقل او متکاملتر میشود و در واقع یکی از شاخصههای بارز جوانی، همین رشد و تکامل اوست.
اثر پذیری
انسان موجود اثرپذیر است و بهطور غریزهای از محیط و پیرامون خود میآموزد.این غریزه در دوران جوانی از قابلیت بیشتری برخوردار شده و از آنجاییکه فکر جوانان مشغول روزگار و وسایل متنوع نیست،از موقعیت مناسب برای یادگیری بهرهمند میشود.
تخیلگرایی
رو آوردن به امور خیالی و افسانهای، یکی دیگر از ویژگیهای دورهی جوانیست. این خیال و اوهام گاه آنچنان بالای جوانان تاثیر میگذارد که آنان را از مرز دنیایی واقعی و درک حقایق زندگی باز میدارد.
نوگرایی و نواندیشی
گرایش به نوگرایی از ویژگیهای دیگری دوران جوانیست. جوانان با هر چیز تازه با خوشبینی مینگرند و به همین خاطر،زودتر جلب و جذب چیزهای تازه و بکر میشوند.همچنان در جستجوی ایدههای نو و اعمال آن در زندگی خود میباشند.
ندانستن ارزش و قدرت خود
جوان نمیتواند جایگاه و قدرت خود را بشناسد ،زمان را از دست میدهد و هنگامیکه او به این قدرت و منزلت خود آگاه میشود، دیگر کار از کار گذشته و جوانیاش سپری شده است.
گذشته از این موارد، دوران جوانی حساس و سرنوشتساز و تعیینکنندهی شخصیت انسان است که باید به صورت صحیح از آن استفاده شود. این جوانان اند که در هر جامعهای، نیرویفعال، متحرک و آیندهساز محسوب شده و وظیفهی شگوفایی و آبادانی کشور خود را به دوش می کشند. در تمام جوامع بدون در نظرداشت گرایش و ویژگی آن، توجه و تمرکز بر نخبهگرایی جوانان، فراهمسازی تسهیلات و امکانات لازم آموزشی، تربیتی، صحی، کاری و مشارکت سازنده و واقعی در پروسههای ملی و نقش آنها در ساختار دولتی و غیر دولتی، زمینهی رشد و توسعهی جوانان را موجب گردیده و جامعه را بهسوی پیشرفت رهنمون میکند.
کشورهای که جمعیت جوان شانرا مدیریت سالم نموده و از آن استفاده مثبت کردهاند، به رفاه و توسعه دست یافتهاند؛ اما کشورهایی که در این زمینه موفق نبودهاند، جمعیت جوان به یک چالش جدی فراراه ثبات و انکشاف اقتصادی-اجتماعی مبدل گردیده است.
همچنان کشورهای در حال توسعه تلاش میکنند تا سرمایهگذاری برای جوانان را در اولویت خود قرار دهند و از آنطریق به پیشرفتهای قابلملاحضهای دست یابند.
و اما در کشور ما افغانستان، همواره مشکلات بسبزرگی فراراه پیشرفت جوانان بوده و عدم امنیت روحی-جسمی در موجودیت جنگ و بی ثباتی، زمینههای تحصیل، کار و پیشرفت را از آنان گرفته است و به دلیل بیبرنامهگی و نبود راهبرد مناسب دولت برای این قشر، با تاسف، بیشتر جوانان و نخبگانما به مهاجرت رو آوردهاند و یا جذب گروههای مافیایی و تروریستی شدهاند.
اما لازم به ذکر است که در این سالهای اخیر با کوششهای هرچند اندک دولت و پشتکار خود جوانان، حالا جوانان ما سیاست میکنند ، جریانهای سیاسی و مدنی را رهبری میکنند، در رسانهها حضور رنگین دارند و کادرهای علمی-دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی را تشکیل میدهند و به نقش سازندهی آنها در جامعه هر روز افزوده میشود.
در نهایت با تذکر آیت از قرآنکریم که دوران جوانی را دوران قدرت و قوت میداند: (اللّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْف ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْف قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّة ضَعْفاً وَ شَيْبَةً)؛ ترجمه: خدا همان كسى است كه شما را آفريده در حالى كه ضعيف بوديد؛ سپس بعد از اين ضعف و ناتوانى قوت بخشيد، و باز بعد از قوت، ضعف و پيرى قرار داد … میتوان گفت، جوانان اساس و تهداب هر جامعهای اند و هر جامعهای برای پیشرفت و شگوفایی لازم به حمایت این قشر و گروه و مدیریت سالم قدرت و قوت آنان دارد، همچنان جوانان نیز مسئولیت خطیر و بزرگ آبادانی کشور خود را به دوش دارند که باید با تلاش و صداقت این وظیفه را بهسر رسانند و از لحظه لحظه ی این دوران شکوهمند و بیبازگشت برای سازندگی خود، خانواده، کشور و مردم خود سود ببرند.